چه سرنوشت خوبی

فردای من میتونه زیبا شه

چه سرنوشت خوبی

فردای من میتونه زیبا شه

کی میگه ماست من ترشه؟

سه شنبه بهمن ۱۳ ۱۳۹۴، ۰۲:۵۹ ب.ظ

دیروز برای کاری رفته بودم جایی که اتفاقی یکی از اقوام همسر سابقم رو دیدم و اونم منو دید.

باهم سلام و احوال پرسی کردیم که پرسید چرا از فلانی جدا شدی؟ اونکه پسر خوبیه!

گفتم تا با کسی زیر یه سقف نرفته باشیم نمیتونیم در مورد خوب و بدش قضاوت کنیم.

گفت اخه سر چی؟ گفتم خب رفت سراغ یه نفر دیگه. مگه نمیدونستین؟

گفت نه بخدا کسی چیزی به نا نگفت. گفتم معلومه که این آبروریزی رو جایی نمیگن.

گفت ولی اون هنوز ازدواج نکرده. تو چی ازدواج کردی؟

گفتم شاید رابطشون در حد دوستی بوده شایدم بهش ندادنش.

منم ازدواج هنوز نکردم. گفت نمیخوای بکنی؟ گفتم چرا میخوام یه مرد پیدا بشه حتما ازدواج میکنم.


پیدا بود از شنیدن این قضیه تعجب کرده چون سریع خداحافظی کرد خیلی دلم میخواست از سیر تا پیاز رو براش میگفتم چون مطمین بودم همه جا پشت سرم گفتن که زنش ناسازگار بوده.

اما طرف از اون آدمایی بود که مطمینم بعد خداحافظی با من گوشییش رو برمیداشت و به هرکی میشناخت زنگ میزد و میگفت فهمیدی چی شده؟ یعنی اینترنت پرسرعت فامیلیشون بود.

  • عالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی