چه سرنوشت خوبی

فردای من میتونه زیبا شه

چه سرنوشت خوبی

فردای من میتونه زیبا شه

کاش نگن خل و چل شده

يكشنبه بهمن ۱۱ ۱۳۹۴، ۰۴:۴۲ ب.ظ

باید از کنار بابا و مامانم بودن نهایت استفاده رو بکنم. چون میدونم این روزها دیگه تکرار نمیشن و فقط حسرتش برام میمونه.

میخوام از این به بعد هر وقت از سرکار اومدم مامانم رو بغل کنم و ببوسم. هرموقع بابام از بیرون اومدن خونه به طرفشون برم و بغلشون کنم.

میخوام حالا که فرصتی شده تا کنارشون باشم اینقدر غرغر نکنم و لذت ببرم.

میخوام اگه بشه بعدازظهرها کنار مامانم بخوابم مث قدیما.

میخوام بیشتر از قبل دوستشون داشته باشم و کمتر ناراحتشون کنم.

بین خودمون بمونه میترسم از روزی که دو دستی بزنم توی سرم و بگم کاش قدر اون روزا رو میدونستم.

حالا هم دارم میرم باهاشون چایی بخورم.

  • عالی

نظرات (۱)

چه عالی:))
پاسخ:
اگه بشه که خیلی محشره
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی