بی دلیل
پنجشنبه دی ۲۴ ۱۳۹۴، ۰۸:۴۱ ب.ظ
از عصر تا حالا یه بغضی تو گلومه اما فقط به خاطر مامان و بابام که ناراحت نشن محکم نگهش داشتم وگرنه دلم میخواد بشینم زار زار گریه کنم.
از این وضعیت خسته م. اما چاره ایی جز تحمل ندارم.
- ۹۴/۱۰/۲۴
از عصر تا حالا یه بغضی تو گلومه اما فقط به خاطر مامان و بابام که ناراحت نشن محکم نگهش داشتم وگرنه دلم میخواد بشینم زار زار گریه کنم.
از این وضعیت خسته م. اما چاره ایی جز تحمل ندارم.